۱۳۹۰ مهر ۹, شنبه

به بهنام حسادت می‌کنم

«بعضی‌ها می‌روند تا عشق بماند، بعضی‌ها عشق را لجن مال می‌کنند تا بروند». بعضی‌ها هنوز داستان‌ فرهاد و شیرین را تعبیر می‌کنند، بعضی‌ها ساز پایان دوران عشق را کوک می‌کنند. بعضی‌‌ها عشق را تعبیر تازه می‌کنند و بعضی‌ها با لجن روحشان عشق را خط می‌زنند. بعضی‌‌ها طاقت دوری معشوق را ندارند، بعضی‌ها آرزوی مرگ عاشق را هر شب در دل می‌پرورانند.....
«نهال سهابی» رفت. خودکشی کرد. نمی‌شناختمش. می‌گویند معشوقه «بهنام گنجی» بوده و تاب دوری‌اش را نیاورده. بهنام هم چند هفته پیش خودکشی کرد.......
به بهنام حسادت می‌کنم. معشوقه‌ای داشت که دوری‌ معشوق را تاب نیاورد..............
تو مسئول تمام این اشک‌هایی آقای دیکتاتور. تو مسبب همه آرزوهای به فنا رفته‌ای و روزی خواهد رسید که  تو تقاص خون این همه مرد و زن بی‌گناه را پس خواهی داد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر