۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

وقتی محمود پا به توپ می‌شود

«علی دایی ممنوع المصاحبه شد». «دایی» اولین نفری نیست که در چند ماه اخیر ممنوع المصاحبه می‌شود. پیه چنین احکامی به تن بزرگان دیگری هم خورده و این افزایش نرخ برخوردها، نگرانی اهالی ورزش را به همراه داشته است.

بر اساس یک سنت قدیمی و با توجه به دوری از سیاست اکثر قریب به اتفاق اهالی ورزش در ایران، از قدیم الایام حوزه ورزش در ایران از یک سری آزادی‌های لیبرالی بهره‌مند بوده است به این مفهوم که شخصیت‌های ورزشی و یا مطبوعات ورزشی، آزاد بوده‌اند فارغ از فضای سیاسی-فرهنگی حاکم بر جامعه، در هر زمان، در چارچوب ورزش، تندترین حرف‌ها را بزنند و هر انتقادی را مطرح کنند اما حق نداشته‌اند از حوزه خود یعنی ورزش خارج و وارد ورطه سیاست شوند. به طور مثال روزنامه‌های ورزشی آزاد بوده‌اند تا آن‌جا از تعویض زود هنگام یک مربی انتقاد کنند که بگویند «باید وقت بیشتری به یک مربی داده شود...» اما حق پرداختن به مسائل ریشه‌ای از جمله مسائل سیاسی که باعث خلق چنین رخدادی می‌شود را نداشته‌اند و نمی‌توانستند به این مطلب اشاره کنند که مثلا چون فلان مربی با سیاست‌های دولت در امر تربیت بدنی مخالف بوده است تعویض شده و به نقد عملکرد جناح حاکم بپردازند.

اما اکنون فضای جامعه به گونه ایست که حتی گفتن از قیمت پیاز و سیب‌زمینی هم سیاسی‌ست چه رسد به انتقادات ورزشی. «ا.ن» تازه یاد جوانی‌هایش که در محله‌اشان به بازی راهش نمی‌داند افتاده و و هم پالگی‌های خودش را از آن سر دنیا جمع می‌کند و گل زنی می‌کند و به دروازه‌بان یک سفر حج هدیه ‌می‌دهد... دولت کودتا تاب همان انتقادات ساده اهالی ورزش را ندارد. در هر جا که بتواند سرک می‌کشد و همه را بله قربان گوی خود می‌خواهد.

باید نگران بود که حاکمیتی که روز به روز آزادی‌های فردی و اجتماعی را بیش از گذشته زیر پوتین‌هلای نظامی گری خود له می‌کند، وارد وادی ورزش شده و حداقل آزادی‌های موجود در عرصه ورزش را نیز ملغی کند. مطبوعات ورزشی و مربیان و بازیکنان و... هم باید بدانند که اگر نمی‌خواهند لال و کور شوند و طالب گوش شنوایی برای اعتراضاتشان در برابر چنین احکامی در جامعه هستند، باید قدری از لاک فقط پول و شهرت بیرون آیند و گه‌گداری نوای آزادی خواهی را با سایر مردم زمزمه کنند.

۳ نظر:

  1. یعنی شما آزادی بیان داری، حق داری انتقاد کنی...اما تا جایی که بنیان های قدرت رو زیر سوال نبردی...

    پاسخحذف
  2. نمیتونم زبونمو واسه تکرار تعاریف واسه دیگران بچرخونم! راه حلی داری جز تجویز خاموشی؟

    پاسخحذف