۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

همین شعرم میشه واست یه تو دهنی...


هنرمند باید بداند بر سر مردم مملکت چه می‌آید، باید دردهای مردمش را بشناسد و باید به خواسته‌های مخاطبینش احترام بگذارد تا هنرش مردمی شود. کم نبوده‌اند آدم‌هایی که چند صباحی پرطرفدار بوده‌اند، شعرشان خوانده شده، صدایشان شنیده شده، بازی‌شان دیده شده، ... اما تمام شده‌اند و نامشان دیگر برای مردم آشنا نیست. آری، باید بداند چه بر مردمش می‌گذرد تا حرف دلشان را بزند و حتی گاه از هزاران کیلومتر دورتر از وطن، امید را به هم‌وطنانش تقدیم کند و آن وقت است که سبکی جدید و ناآشنا را برای مردم، دلچسب و دوست داشتنی جلوه می‌دهد.
خوشبختانه امروز تعداد این دست هنرمندان که هنرشان نه تنها مردمی‌ست بلکه می‌توان نام «هنر مقاومت» را برای آثار آن‌ها به کار برد کم نیست اما قطعا یکی از بزرگترین هنرمندان مقاومت ایران در کنار کسانی چون «داریوش» در موسیقی، «محمد یعقوبی» در تئاتر، «سیمین بهبهانی» در شعر، «جعفر پناهی» در سینما و... «شاهین نجفی»‌ست. کسی که نه تنها صدای نسل جوان است، بلکه سعی می‌کند ترجمان سیاست و تاریخ برای جوانان باشد و به قول خودش «دوست دارد با زبانی دیگر کتاب‌ها را برای نسلی که کمتر فرصت خواندن داشته، بیان کند»:

دایی بپا بکارت روحت خط نخوره، این یکی پرده رو نمی شه دوخت دوباره...
 
این‌گونه است که در کارهای شاهین شعر حرف اول را می‌زند و سپس موسیقی و حتی با همین شعر است که سبک‌های موسیقی را برای امثال من که دل خوشی از رپ فارسی ندارم دل‌چسب می‌کند.
 
همین شعرم میشه واست یه تو دهنی...
 
 امثال «شاهین نجفی» و «هیچ‌کس» رپ فارسی را به جایگاه واقعیش یعنی موسیقی اعتراضی و سنت شکن رساندند. اعتراض به «به آن‌چه هست و نباید باشد» در آهنگ‌های شاهین نجفی فریاد زده می‌شود:
 
 وقتی چشامون وا شد از زندگی سیر شدیم، نفهمیدیم چی شد توی جوونیمون پیر شدیم، گفتن چپ میزنی منحرفی بی اعتقادی، اما کی شما به سوال های من جواب دادین، ما از وقتی چشارو وا کردیم که جنگ بود، تو دست بابا به جای قلم تفنگ بود، همیشه یه پای زندگی واسه ما لنگ بود،همیشه جواب اعتراضمون که سنگ بود...

نکته دیگری که درکارهای شاهین نجفی به چشم می‌خورد، توجه وی به تمامی جنبش‌های اجتماعی است، از جنبش دانشجویی گرفته تا زنان:

دیگه نمی‌خوام واسه‌م مرثیه سر کنی همین شعرم میشه واسه تو یه تودهنی، نگاه نکن روسری رو سَرَمه، این جبره من معتقد نیستم که راه‌حلش صبره، این یعنی حقمه زندگی، من یه آدمم بگو می‌خوام ببینم، بگو تو چی از تو کمم، بذار دو دقیقه بگم مث یه زن حرفمو آدم آدمه، تو باید بفهمی دردَمو، قدّ یه تاریخ حقمو گرفتن و بردن نوبتی هم نوبتمه، قدیمیام مردن، تو حق داری هرچی میگی، قانون طرفِته قانون میگه بزن، زدن فقط حرفِته، این سر واسه شکستنه، آره درد می‌کنه بزن، منم حرف می‌زنم ببین کی جون می‌کنه ...

یا در یکی دیگر از آهنگ‌هیش می‌گوید:


میخوای مثلن چی بگی ؟ بگی صلحدوستی؟ ولی تو یه گرگی که رفتی توی پوستین، عجب! دو روزه فهمیدی اینجا آزادی کسی غمگین نیس همه جا شادیه، حتمن دانشجو ها رفتن اوین مهمونی بگو که آماری نداری از بند و زندونی، جمع کن بساطتو معنی عشقت چیه بدون که خفقان تو جامعه بد دردیه...


 شاهین صدای نسل ماست، نسلی که سوخته میان قدرت طلبی دیکتاتور و حماقت‌های تاریخی-مذهبی...
بی‌صبرانه منتظر شنیدن آلبوم جدید شاهین نجفی به نام «سال خون» هستم.



۲ نظر:

  1. اگر یک دزد راهزن آدمکش تروریست زبان نفهم مثل بن لادن بریزد توی خانه شما و آنرا اشغال کند و فرزند و همسر شما را به گروگان بگیرد، شما به او چه میگوئید؟
    آیا با هر وسیله ای که به دستتان بیاید از خودتان دفاع نمی کنید؟
    آیا هر دشنامی که میتوانید به او نمی دهید؟
    یا با احترام تمام به او میگوئید بیا با هم بحث کنیم که تو بر حق هستی یا من؟
    مسلمانان تروریست آدمکش مثل بن لادن کشور من را اشغال کردند و من به هر وسیله ای و با استفاده از هر دشنامی کشورم را نجات میدهم. و مقدسات آنها برای من کثیفترین چیز است.
    کشور و هموطنان و خانواده ام برای من مقدس تر از خرافات اسلامی تروریستی هستند.

    پاسخحذف
  2. نا شناس که کامنت گذاشت گفتم متن انتقادی لابد که ایشون داره دفاع میکنه! خدمت این دوست عزیز بگم که هنوز این فحش ها تو جامعه ایران قابل هضم نیس. برای اینکه صدای شاهین شنیده بشه همه جا، باید یک مقدار ادبیاتش اصلاح بشه. تا همه مردم ایران گوش بدن. با این ادبیات فقط پسر های جون میتونن گوش بدن و بقیه آدم ها به خاطر این ادبیات کل مفهوم شعر رو بد میدونن. منطقی فکر کنید نه احساسی. من یه رهگذرم و دیگه نمی آم به این صفحه. فقط نظرم رو گفتم. تمیدوارم مفید باشه
    فرشاد
    مونیخ

    پاسخحذف