اولین خبرهای «جنگ در شبه جزیره کره» را حوالی ظهر در بالاترین خواندم. از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان خوشحال شدم. خیلی هم خوشحال شدم... چرا آدم باید از وقوع جنگ خوشحال شود؟ مگر نه این که جنگ فقط بدبختی و ویرانی و کشته شدن یک سری آدم بیگناه را به همراه دارد؟ مطمئنم که از کشته شدن آدمها شاد نشدهام و نخواهم شد اما من از آغاز جنگی که بیشتر شبیه بالا گرفتن اختلافات کوتاه مدت مرزی دو همسایه است، خوشحال شدم. از جنگ عراق هم خوشحال شدم. از 11 سپتامبر هم خوشحال شدم...
شاید شادیم از یک امید سرچشمه میگیرد. امید به تغییر معادلات قدرت در جهان و بهبود اوضاع به نفع مردم ایران... اما این امید واهیست... اگر قرار باشد روزی ما ایرانیها آزاد شویم، آن روز را خودمان ساختهایم... به دست من و تو... به رای مشت ما...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر