۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

عزاداری با آرایش فراوان

ماه رمضون که بود می‌گفتم «یک روز عاشورا به هزار تا رمضون می‌ارزه». پشیمان شدم به خدا. اشتباه کردم.غلط کردم... ماه رمضون خیلی بی دردسر تر از محرمه. از ساعت 3 بعداز ظهر تا الان صدای حداقل 2تا بلندگو رو می‌شنوم. دارم دیوونه می‌شم. آخه این چه وضعیه؟ مذهبی‌تر از ولایت ما تو هیچ کجای دنیا نیست ولی باور کنید محرم همچین وضعی تو شهرمون نیست. تصور کنید یه شهر با نیم میلیون جمعیت، 500 تا هیئت کوچیک و بزرگ داره ولی صدای بلندگوی هیچ کدومشون رو اعصابت راه نمیره. آخه کجای این دین نوشته ساعت 10 شب تو خیابون طبل بزنید؟؟؟ آخه این چه مراسم مذهبیه؟ به همه چیز شباهت داره جز مراسم مذهبی. همه چیز آرایش شده‌اس. از پرچم و ساز و دهلشون تا خانما که هرکدوم یه سانت نقاشی رو صورتشونه و مردایی که یه‌کیلو ژل رو سرشون...
نمی‌دونم... من از حسین این‌قدر می‌دونم که مطمئنم اگه این هیئتیای دو آتیشه تو کربلا بودن بلایی سرش می‌آوردن که یزید به خون خواهیش قیام می‌کرد... اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر