۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

بی اعتنایی به سیاست

در ادامه جامعه شناسی دست به آبی(1) و برای تکمیل تحقیقاتم در این باره، یک بار دیگر به دستشویی های دانشگاه مشرف شدم. جملات تازه نوشته شده کم نبود اما یکی از آن ها بیش ازهمه توجه مرا جلب کرد. یک جمله نصیحت وار که معمولا فقط آن را از زبان پدران می شنویم: «آی طرفدار سبز، آی طرفدار دکتر اتمی، طرفداری از این دوتا فقط یک مشت جوون مثه منو تو رو به جون هم انداخته... بیخیالش بابا...زندگی رو عشق است...بچسب به زندگی خودت...».

به کرات با این دست آدم ها و با این طرز تفکر مواجه شده ام. همه شان هم همین را می گویند که «بیخیالش...زندگی خودتو بچسب» اما آیا واقعا می شود بدون توجه به سیاست و با بی اعتنایی کامل به آن زندگی خودمان را بچسبیم؟
باور کنید که نمی شود... نمی شود در این مملکت زندگی کرد و نسبت به قیمت نان و بنزین بی تفاوت بود. نمی شود زندگی کرد و به حقوق پایه یک کارمند و حقوق بازنشتگی یک کارگر کار نداشت. نمی شود زندگی کرد و راحت از کنار کودکی که به خاطر 200 تومان خودش را جلوی پایت به زمین می اندازد، گذشت... این ها همه سیاسی اند و همه به زندگی ما پیوند خورده اند... یکی به امروز مان مربوط است، یکی به فردا و دیگری به آرامش روانی همه زندگی مان...آیا می شود از کنار همین سه موضوعی که برای مثال ذکر کردم به راحتی عبور کرد؟؟؟

در نمایه وبلاگم نوشتم من یک بازنشسته سیاسی ام. در اولین پست «رود» نوشتم «میخوام زندگی کنم» ... اما این اصلا بدین معنا نیست که کاری به کار اتفاقاتی که دور و برم می افتد و بدون واسطه با زندگی ام گره خورده است نداشته باشم. به قول رفیق« اگر کودتا نمی شد، اگر استبداد دست از سر ما بر می داشت... اینجا فقط از ادبیات و نمایش می نوشتم...» اما چه بخواهیم و چه نخواهیم ما شهروندان یکی از سیاسی ترین کشورهای دنیا هستیم و از سیاست گریزی نیست.



پ.ن1)بعد از ابراز علاقه بسیار خوانندگان به پست «آزادی فقط در دستشویی»، به فکر درست کردن بخشی در وبلاگ با اسم جامعه شناسی در دستشویی شده ام!!! جدی میگما!!!

پ.ن2) «کارل مارکس»، یک مقاله 4-5 صفحه دارد به نام «بی اعتنایی به سیاست». می توانید از اینجا دانلود کنید. خواندنش خالی از لطف نیست.


۱ نظر:

  1. میخواستم بهت بگم مگه بازنشسته نشدی؟ دیدم خودت جواب دادی//
    جایی که ما هستیم یا یه همچین جاهایی مردم هوادارا پاییین دستیا ضربه بیشتر میخورن..
    اخوند زاده ای اینو بهم گفت!
    طرفدار دکتر اتمی هم هست// ما میخوایم بریم یه جایی که خیلیا از اسمش میترسن!

    پاسخحذف